upside down

General 3129x1760 cyberpunk skyscraper upside down animated movies ...

امروز بیرون رفتم به قصد استنشاق خرده ای اکسیژن...ولی انگار غلظت گازها در مدت کنج عزلت نشینی ام دگرگون شده.غلط نکنم بادکنک هارا زیادی با هلیم باد کرده اند و حالا همه را ترکانده اند و هلیم ها زیادتر شده اند.عجیب زمانه ای شده.نمیدانم همه سوپرقهرمان ها امروز قصد تردد در شهر کرده اند یا لباس زیرها لباس رو شده اند؟! زمانه عجیبی شده.گربه ای دنبال سگی دوید و لقمه نانی درپی من...هرچند من تله را به دمش ندادم.به کافه ای سرزدم.پیشخدمت قهوه ای پیش رویم گذاشت و درکنار ان شربت استامینوفنی.آخر قهوه ها دیگر شیرین شده اند و افراد به میل خود قدری آن را تلخ تر میکنند.دزدی پلیسی را در خیابان زد و کبوتری گربه را آش و لاش کرد.پیکان ها گران شده بودند و بر سانتافه مهر حراج زده بودند. از پنجره باز به اندرونی ام پناه بردم.چند صد شب را اینجا بی خبر مانده بودم؟چندان دنیای بدی نشده بود...شاید تا مدتی اسباب سرگرمی.معده ام اما هنوز به رسم قدیم از گرسنگی غر میزد.به راستی حال باید غذایم را گرم میکردم یا سرد؟! نگاهم به اجاق که افتاد با دست به چانه ام کوفتم.باز عینک کلیشه فریبم را جا گذاشته بودم.پس بگو چرا امروز همه انقدر چپکی راست راست زل زده بودند.عینک بر چشمان من. حال میتوانم روی کرسی لم بدهم و کتاب را بخوانم,نه او مرا! اما به راستی...چه میشد اگر روزی چیزی هم من را میخواند؟

-------------------------

پ.ن: خب میتونم مث همه وبای ابرومندانه قشنگتون این متن زیبا رو همینجا تموم کنم تا همه هم حال کنن...ولی نمیتونم.:/ اصا تا زیر متنای کوتاهمو پر پ.ن بی ربط نکنم پستم پست نمیشه! و اخرشم کلا ملت متن جدیمو یادشون میره :D

پ.ن2: دارم کم کم به حرف شین میرسم که هرکسی جنبه بلاگ داشتن و منبری برای بالا رفتنو نداره.و یکم پشیمونم ازینکه قبلا بهش فشار اوردم و کلی چیز گفتم وقتی یه عده ایو مسخره میکرد به خاطر پستاشون"هرچند که از ادم اشتباهی شروع کرده بود" ولی اصا نمیدونی چه ادمایی پیدا میشن.خب از همه شمایی که پست رمزدار قبلیمو خوندین و توصیه هاتون تشکر میکنم...ولی من باز بحث کردم D: "مامان بزرگم یه ضرب المثل معروفی رو همیشه میگه که برای کر بگو برای کور برقص" و یه بدی وبلاگ اینه که میتونه کامنتامو تایید نکنن:(( این خیلی بی انصافیه چون افراد فقط برشی از تو رو نشون بقیه میدن و تورو ادم بده جلوه میدن" هرچند که از دیدگاه ادمی که هنوز میگه "خخخخخخخخخخ" پای جوکای لوس وایبری ترجیح میدم همون ادم بده باشم" و اینکه...چرا اینقدر ادما عاشق این شدن که یه پست کاملا مختص من بزارن وبشون؟ این سومین بار تو این دوماه اخیره:/ dude chill...تنها کار من کامنت منتقدانه به پسته که خیلیم مودبانه ادا میکنم همیشه. و راستی این لفظ قلم و ادبی که جدیدا باهمه به کار میبرمش راستش تحت تاثیر پست یکی ازهمین بلاگرای خیلی خوب بود...ولی میخوام تمومش کنم جدا:/ همه افراد لیاقت احترام و ادب رو ندارن.نمیدونم از شانس منه یا چی ولی تو زندگی من زیاد کاربردی نداره:/ داشتم میگفتم...خیلی بدم میاد وقتی مردم کامنتمو تایید نمیکنن.اینقدر که دراما کویین درونم تحریک میشه و میاد یه پست راجع به قضیه میزاره...چندروز پیش یه خانم که فکر میکردم محترمه جوکی گذاشت تو وبش "حقیقتا نفهمیدم هدفش از دنبال کردن بلاگ من چیبود...واقعا بخوای مخالف فاز منو پیدا کنی ایشون مثال خوبیه"  که درون مایه ضدجنسیتی داشت.و خب منم همیشه حاضر درصحنه...نقدش کردم.اسکرین شاتا گویای همه چیزن "دومی رو تایید نکردن" 

http://s13.picofile.com/file/8402514976/Screenshot_20200710_222411_com_android_chrome.jpg

" چه قشنگ حرف زدم:/ کامنت به این خوبی دوس دارم کلماتشو بوس کنم"

و بعدش اومدن و یه پست گذاشتن راجع به کسی که خصوصی توهین کرده!!

http://s13.picofile.com/file/8402514900/Screenshot_20200710_222457_com_android_chrome.jpg

که اولش باحدس اینکه شاید من نبودم همچین کامنتی گذاشتم

http://s13.picofile.com/file/8402514942/Screenshot_20200710_222351_com_android_chrome.jpg

ولی وقتی که بازم تایید نکرد دیگه مطمئن شدم منظورش خودمم:))) گااد!

و من بازهم نایس بودن رو به درجه اعلایی رسوندم که پشیمونم. "@دخترعمم همذاتت پیدا شد.دقیقا حس میکنم با دخترعمم دوستای خوبی میشدن:/"و من میخوام اون پستش که راجع به من بود و کامنتاشو نقد کنم" اینکه دیگه حقمه؟ پست کلا راجع به منه...i like that" 

یه نفر گفته بود که لطیفه راجع به همه چی داریم..قومیت ها/طبقات اجتماعی و...و فکر میکنی دقیقا چرا تو قرن21عین موش و گربه افتادیم به جون هم؟ به خاطر تفکر غلطی که این به اصطلاح لطیفه ها توی ما جا انداختن.چرا هنوز اختلافات قومیتی ترک و لر و شیرازی داریم؟ شاید باورت نشه ولی بدون قشربندی که میشه لطیفه ساخت.شک داری؟بیا برات صدتا رندوم ردیف میکنم از غروب تا طلوع ریسه بری!

و یه چیز خیلی ناراحت کننده کامنتای دخترایی بود که میگفتن " وااای خخخخ اگه یه پسر اینو گفته بود زنده نمیزاشتمش" و من دقیقا به همون حالت تاسف بار کلیشه ای فیلما تا چند دقیقه متفکرانه به دیوار سفید روبه روم زل زدم و از ازل تا ابد رو زیر سوال بردم در همون حالت...چرا تبعیض قائل میشیم هنوز؟ اشتباه اشتباهه!ربطی به اینکه پسر یا دختر مرتکب اون اشتباه شده نداره. و چرا فکر میکنین دشمن زنا مردان و بالعکس؟دشمن ما هرکسیه که مارو پایین میاره بی دلیل!همینقدر ساده و بی شیله پیله.ما کلی زنان علیه زنان داریم که نمونه بارزش تیپیکال خانمای ایرانین." نمک نریزین بگین اوه بااینکه ایرانی نیسی دمت گرم چقد فارسیت خوبه!گفتم تیپیکال...همیشه هنجارشکنایی مث خودم و خودتون هستن.انشالله که همه مردم مث اثر انگشتاشون متفاوت باشن تا نگیم دیگه ما زنا/ما مردا/ما مسلمونا و.." 

و در اخر یه اقایی کامنت گذاشته بود با لحن مثلا منطقی که" اره خانما به خاطر روحیه حساسشون این جوکا بهشون برمیخوره" و بااینکه کاملا مودبانه بود منو کلا ناک اوت کرد رسما:)) پس فک کنم فقط زندگی من گل رزاش بیشتر کاکتوس خار دارن...من چندسال پیش در دوران جاهلیتم متاسفانه یه جوک خیلی زشت گفتم که کی گفته روز پسر نداریم؟ پس روز جهانی منگلان ذهنی چیه؟ "no offend to mongol zehni...من دوستتون دارم جدا" و هیچوقت تو اون جمعی که من بودم همچین جوکی نگین:)) پسرا خیلی بدشون اومد و بهشون برخورد.و یه بار یه جوکی راجع به کوررنگی پسرا خوندم و کرکر خندیدم.ولی یکی از پسرایی که دوستم بود خیلی ناراحت شد" طرف هنرمند و توی تشخیص رنگ و اینا واقعا فوق العادس خصوصا در مقابل منی که یه چیز کمی ملایم تر از قرمز باشه بهش میگم صورتی و من تا به امروز متاسفم" پس اگه به شما برنخورده قرار نیس به همه برنخوره! خود من هم همچین ادمی بودم که فک نمیکردم اینا مسئله بزرگی باشن.و الان..؟ به این تغییرم واقعا افتخار میکنم.

و بالاخره بریم سراغ پست خانم خانما:))) جوابشو که مفصل تو کامنت دادم.فقط خواستم اضافه بکنم اینکه تو جامعه دقیقا طبق عرفی که برات درنظر گرفته تیپ بزنی مایه افتخار نیس.مایه خجالت هم نیس ولی دلیل نمیشه بیای بقیه رو به خاطر پسرونه رفتار کردن متهم کنی. اصلا نمیدونم چرا افراد در پایان بحث ها عادت دارن به استایل من گیر بدن:/ مثلا کلی بحث کرده بودم با یکی اخرش برمیگرده میگه" اگه اعتقا نداشتی مردا بهترن خودت مثل مردا تیپ نمیزدی:))"  و ای کاش میشد یه درس بود تو مدرسه یا دانشگاه که تفاوت ها رو توضیح میداد مثل تفاوت نقد با توهین رو. و عکسای برهنه برای من صرفا زیبایی بصری دارن.مثل مبحث ازدواج و مکمل بودن زن و مرد که تو هرپستت ازش دم میزنی. برای تو ازدواج زیباست و برای من چیزهای دیگری.و خب کلا این پ.ن رو گذاشتم که بهت بگم اگه خواستی با دخترعمم اشنات کنم.:) کپ خودته! باید باهم یه قهوه ای چیزی بخورین. و نه برخلاف انتظارت نیومدم مسخرت کنم.من کلا خیلی برام سخته همجنسامو حتی اگه اونا منو میکشن پایین بکشم پایین.نه فقط به خاطر این فازای برابری و فمینیستی و اینا...روتون نظر دارم دیگه چکار میشه کرد:))؟ باید بیشتر از اینا تلاش کنین خلاصه "ewww! حس نمیکنین همین الان sexual harrassment کردم ؟بهم بگین اگه زیاده روی شد دیگه!"

 

پ.ن3:نیاین نصیحتم کنین که چرا بحث میکنی و میخوای به کجا برسی بااین کارات.شما نمیدونین دراما کویین بودن چقدر سخته اخه:)) 

پ.ن4: و دراخر این یه ماه اخیر من سه بار به اتفاق خانواده زدم به دل طبیعت...و یکم ویدیو گرفتم.امروز حوصلم سررفته بو و پشت هم خیلی ناشیانه باهاشون کلیپ ساختم:/ "نیاین گیر بدین که همش از خودته اصلا فک نمیکردم  همچین کاری کنم" خالاصه اینم اون سه روز زیبای من روش کلیک کنین اگه خواستین ویدیوهامو ببینین.

روز اول و دوم

روز سوم

پ.ن5: اره موهامو کوتاه کردم و دوباره به قول اینا شبیه پسرا شدم:))شاید باورتون نشه داییم اولش که منو دید نشناخت و یه لحظه دیدم چه سرد برخورد میکنه:/ بعد یهو چشاش گرد شد و تازه سلام و احوالپرسی گرم...فک کرده بود یکی از دوسای کوروشم:/ خودمونیم چقدر شما پسراهم سختی دارین بعضی جاها.مثلا من با تیپ شال و حجاب که مشخص میکنه دخترم بیرون میرم راحت میتونم به همه نگاه کنم و زیباییشونو تحسین کنم.ولی اون روز با تیپ بدون حجاب تو ماشین مامانم نشسته بودم.و یه دختره ای دیدم خیلی هلویی و ناز ارایش کرده بود " هلو منظورم منحرفانه نیس میکاپش تم نارنجی داشت" و خب فک کنم یکم بیش از حد زل زدم چون به شدت بهم چش غره رفت.و بااینکه دیگه مستقیم نگاهش نکردم و کلی استرس گرفته بودم که اذیتش کردم نگاه خشمگینانشو هنوز رو خودم حس میکردم.فک کرد من یه پسر منحرفم:(( و فهمیدم خیلیامون ممکنه نگاه پسرا رو منظوردار بگیریم اغلب اوقات بااینکه شاید خیلی وقتا منظور خاصی نداشته باشن.

پ.ن6: گایز یه خواهش ازتون دارم.چندتا وب خوب بهم معرفی کنین.یه لیست داشتم قبلا سیو کرده بودم سر بزنم بهشون ولی گمش کردم:/ازهمین فالووراتون چندتا خوبشو دستچین کنین بگین.وب خوب میبینم هرازگاهی ولی هی خجالت میکشم کامنت بدم.چون تقریبا همشون کلی سال از من بزرگترن و هی میگم چرا باید بامن بچه دبیرستانی همکلام شن؟ پس کساییو معرفی کنین که با دبیرستانیا"سال اخر" همکلام شن D: فک کنم از وبمم مشخص باشه از چه مطالبی خوشم بیاد.همه ستاره های خوانده شده و نشدم شده پستای فنگرلیتون برای بی تی اس:)) کائنات میخوان منو ارمی کنن به هرقیمتی که شده ولی من دم به تله نمیدم.

پ.ن7: خودمونیم چقد ور زدم:/ مثلا قرار بود یه پست کوتاه باشه.برین یه دور متن اصلی پسترو بخونین تا من عذاب وجدان نگیرم که توجهات رو از اون گرفتم:)) دوست دارم ببینم برداشتتون از متنم چی بوده؟ فکر میکنین منظورم از نوشتنش چیه؟

 

  • وهکاو --

چرندو پرند (اگه دوس دارین بهم بگین که رمزو بگم اگه نمیخواینم نه چیز خاصیو از دس ندادین)

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • وهکاو --

I overthink overthinking.

Logic will get you from A to B. Imagination will take you everywhere
علایقم کلاسیک بود و افکارم نو. نتونستم پیش اونا احساس تعلق کنم.
پس نوشتم.
Designed By Erfan Powered by Bayan