euphoria

Tumblr te permite expresarte libremente, descubrir cosas que no sabías  sobre ti y conocer a otras personas que comparten tus gustos. Aquí,… in  2020 | Euphoria, Hbo, Zendaya

why is euphoria the superior teen show?

"SPOILER ALERT" اگه هنوز یوفوریا رو ندیدین و قصد دیدنشو دارین این مطلبمو کلا نخونین.

----------------------

یوفوریا واقعا یکی از قشنگ ترین سریال هایی هست که تو زندگیم دیدم، به خصوص در زمینه درام و مشکلات نوجوانان که اغلب سریال ها دراین موضوع کلیشه هارو زیادی اغراق آمیز یا نادرست نشون میدن و از یه جایی به بعد گند میزنن به خط داستانی.

من چندجا دیدم که افراد این سریالو با بقیه فیلمای تینیجری یکی میدونن و یکم متاسف شدم چون تحلیل ها و دلایلشونو که خوندم به این نتیجه رسیدم سریال رو قشنگ درک نکردن و خیلی سطحی تر ازین حرفا بررسیش کردن و احتمالا اگه منم با دیدگاه اونا میدیدم الان نظر اونارو داشتم.

acting

اولا که یه فیلم یا سریال، خیلی فراتر از داستان پس زمینش هس و همینه که فیلم رو از کتاب متمایز میکنه، وگرنه اگه قرار بود فقط ما بدونیم اوضاع از چه قراره چه کاری بود فیلم یه چیزیو بسازن، کتاب میتونه روی جزییات بیشتری متمرکز بشه و توصیفات رو قشنگتر بازسازی کنه و بودجه ای که برای ساختن یه فیلم خوب نیازه خیلی بیشتر از یه کتاب خوبه. یه فیلم خوب باید بتونه تخیل مخاطب رو که کتاب قرار بود قلقلک بده و فعالش کنه رو بازسازی کنه، حالات چهره افراد و عوض شدن صحنه ها همونقدر بی نقص باشن و اونقدر واقعی باشه که مخاطب اصلا حس نکنه که آدمای روبه روش دارن نقش بازی میکنن. یوفوریا از لحاظ انتخاب بازیگر فوق العاده عمل کرده بود. یه کار خیلی قشنگی که کرده بودن این بود که یه زن ترنس واقعی در نقش کاراکتر ترنس سریال بازی کرده بود. "اوه من گفتم قشنگ؟ چه عجب بالاخره عقلشون رسید که آدمای سیس جندر نمیتونن حتی یک دهم آدمای ترنس جندر نقش یه ترنس رو بازی کنن. :/و میتونه برای این جانعه خطرات و برداشتای اشتباه زیادی داشته باشه. بالاخره در قرن21ام. ://!"

و بازیگر "نیت جیکوب" انقدر فوق العاده بازی کرد که درآخر سریال برات مهم نبود که چقدر جذاب یا خوش تیپه، دوست داشتی یه مشت محکم نثار صورتش کنی! من واقعا ازاین بازیگر همچین توقعی نداشتم" به خاطر نقش کلیشه ای احمقانه اش تو kissing booth" و اون صحنه ای که با باباش درگیر شد و سرشو با تموم قدرت به زمین میزد و نمیدونستی الان شدت خشمش بیشتره یا غمش، واقعا یکی از بهترین اکتا بود. "من خودم به شخصه همچین حالت رو چندباری تجربه کردم، بچه بودم خیلی زیاد، الان دیگه نه دوسه بار بیشتر پیش نیومده، ولی واقعا همینجوره که نیت جیکوب بود، تراست می"

مک کی تو کل سریال یه حسرت حزن برانگیزی تو نگاهش موج می زد، اگه عکسای بازیگر رو سرچ کنین حالت چشاش تو زندگی واقعیش همچین برقیو نداره، و اون سکانس که تو دستشویی یهو شکست انگار بالاخره داشت هرچیزیو که سرکوب کرده بود تمام این مدتو بیرون میریخت.

و rue نمونه خیلی کاملی از آدمی بود که در مواجه با احساساتش مشکل داره. لحن و حالت نگاه یکنواخت، ولی درعین حال زبان بدنش، اون مچاله شدنا، ناخودآگاه به ذهن مخاطب القا میکرد"there's sth wrong w her"

Pin on ⋆euphoria gifs⋆

cinematography

 نورپردازی خیلی فوق العاده ای داشت مخصوصا اگه درک قوی ای از رنگ ها داشته باشین. رنگ ها چیزی بین بنفش و قرمز و آبی در تلاطم بود، و گاه به گاه رنگ های دیگه. من به شخصه رنگ بنفش رو خیلی ببشتر مناسب حال و هوای سریال میدیدم. عوض شدن به موقع سکانس ها باعث میشد که یه لحظه هم حواست از سریال پرت نشه. اینکه دوربین خیلی نرم و درعین حال ناگهانی به چهره بازیگرا نزدیک یا دور میشد، به تو این حالتو تلقین میکرد که انگار داری همه ماجراهای اینارو خواب میبینی و اگه اراده کنی میتونی روش کنترل داشته باشی. و یه چیزیو که خیلی تو این سریال دیدم رعایت شده توازن فوکوس ها بود. مثلا اولش که صحنه عوض میشد شخص همراه غیر مهم رو نشون میده، و کاراکتر اصلی اون سکانس تاره. و بعد یکم دوربین عقب تر میره و دقیقا برعکس میشه. اگه سریالو دیده باشین متوجه این حرفم میشین فک کنم.

isn't it unrealistic?

یکی از بیشترین بحثایی که دیدم سرنقد ازاین فیلم، غیرواقعی بودن و اغراق آمیز بودنش بود و مقصر نمیدونمشون. چرا؟ چون تقریبا همه کسایی که این نقد رو وارد کردن از مردم آسیا یا فرهنگ های مشابه که محدودیت بیشتری توشون وجود داره بودن. مردم آمریکا، کانادا، و چندتا از کشورای اروپایی بالعکس خیلی ملموس و واقعی دونسته بودنش و توی کامنتا چندنفرشون داستانای مشابه شون رو که برای خودشون یا دوستاشون اتفاق افتاده بود رو تعریف کرده بودن. این به نظر من بیشتر به خاطر تفاوت فرهنگی هست و خیلی از ماها که تو ایرانیم احتمالا تصور دراگ زدن نوجوونا یا سکسشون باهم برامون دوراز ذهن باشه. برای من به شخصه نبود. خیلی از جاها رو خودم و خیلی از جاها توسط افراد نزدیکم تجربه شده بود، به شیوه مخفیانه تر. و خیلی خوشم اومد که این سریال همه چیزرو کاملا واضح و بدون سانسور نشون میداد. مثل صحنه سکس هاردکور جولز با بابای نیت یا صحنه نشون دادن عکس کیرهای پسرای دبیرستانی تو رختکن و یه جورایی کمک میکرد که ما بیشتر احساس کاراکترا رو در اون شرایط درک کنیم.

soundtrack

واقعا انتخاب موسیقی فوق العاده ای داشت. 10/10 و انقدر موزیک با اتفاقا هماهنگ بود که متوجه جدا بودن موسیقی از فیلم نمیشدی و یکی میدونستیش. مخصوصا still don't know my name رو اگه رو یوفوریا شنیده باشی دیگه موقع شنیدنش غیر یوفوریا به چیز دیگه ای فکر نمیکنی، انقدر که با سریال خو گرفته. 

108 Best makeup. images in 2020 | Makeup, Aesthetic makeup, Makeup  inspiration

نمادگرایی

درواقع من بیشتر اینو تو اپیزود هالووینش فهمیدم. cassie به جای یه کاراکتر از یه فیلم کلاسیک به اسم true romance لباس پوشید، کاراکتر اصلیش که یه فاحشه اس و عاشق یه پسر آروم و سربه راه میشه و ازونم بچه دار میشه، و دنگ دنگ! دوتا اپیزود بعدی دیقا cassie از مک کی حامله میشه و همونجور که میدونیم از لحاظ رفتاری دیقا شبیه کاراکترای فیلم بودن، cassie به عنوان یه دختر هرزه و خوشگل تو مدرسشون شناخته میشد و مک کی یه پسر آروم و خجالتی بود! و rue و جولزم جای رومئو و جولیت لباس پوشیدن که نشون میداد واقعا عاشق هم بودن، ولی خب پایان خوشی درانتظارشون نیست، و طبق اپیزود آخر ممکنه rue که درنقش رومئو بود مرده باشه واقعا. و نماد کردن رابطه مدی و نیت به عنوان دوتا کاراکتر کلاسیک معروف"بانی و کلاید" و شباهت بی اندازه رابطشون به این دوتا. و یه چیزی که من بعد از تماشای سریال فهمیدم، مفهوم پشت میکاپاشون بود، براتون یه ویدیو یوتیوب رو لینک کردم.بزنین روش تا بهتر متوجه مفهوم پشت میکاپ ها بشین.

https://youtu.be/us2jgAiQIWk

this show shows important problems that are actually so underrated

من خیلی خوشم اومد که با اطلاعات کامل حالات روحی مثل افسردگی، دوقطبی بودن یا ناتوانی در کنترل خشم رو نشون داده بودن. خود من به شخصه خیلی عصبی میشم وقتی فیلمی رو میبینم که چقدراشتباه نشون میده بعضی حالات روحی رو و مردم هم ازاونا برداشت اشتباه میکنن و باعث میشه تو قرن 21 برداشتهای احمقانه ای به وجود بیاد نظیر"آره  آدمایی که افسردگی دارن گوشه گیر و نامرتب و همیشه درحال گریه زارین "

یه چیز دیگه که توجهمو جلب کرد، نشون دادن تاثیر مخرب پورن روی نسل جدیده.توقعات غیرواقع گرایانه از سکس، برداشتهای غلط از نحوه انجامش"مثلا اونجا که مک کی دستشو روی گلوی cassie فشار میداد و مثلا چوکش میکرد که پورن نشون میده چقدر کار ترن آنیه درحالی که برای اکثر مردم نیس" مسئله ایه که رسانه ها بهش نمیپردازن و تا چیزی بهش اشاره میکنی انگشت اتهامو به سمتت میگیرن که "تو یه امل سردمزاجی"

مردانگی سمی، فیلمایی که زن ها قربانی این مبحث شدن رو زیاد دیدیم، ولی تو یوفوریا خیلی قشنگ نشون دادن مردهاییو که قربانی مردانگی سمی میشن و از همون اول کمال گرایی به شکل اسیب زننده دارن و چطور این خار تو چش خودشون فرو میره. نیت که فقط با چندتا تکست از طرف یه اکانت ناشناس احساسات مخفیشو بیشتر ازهرکس دیگه پیش جولزی که باهاش حرف نمیزد رو کرد. ایتان که یه پسر خیلی آروم و سربه زیر بود، صرف باکره بودنش کت تحقیرش کرد و...

اینکه افراد ترنس نمیتونن همونطور که ما افراد سیس جندر به راحتی میریم بیرون و قرار میزاریم این کارو انجام بدن.

عدم توانایی نه گفتن و اثرات مخربی که میتونه روی فرد و اطرافیانش بزاره رو به خوبی توی ماجرای cassieدیدیم.

افرادی که اضافه وزن دارن حتی اگه مستقیما توسط دیگران قضاوت نشن چطور میتونن توی سر خودشون خودشون رو سرزنش کنن و بزرگترین قلدر زندگی خودشون باشن "ماجرای kat"

what's the point of this show?

یه نفر چندروز پیش بهم گفت "این سریال هیچ نتیجه اخلاقی خاصی نداره" به نظر خودم به غیر از کاراکتر کت نمیشه گفت برای هیچکدومشون نتیجه اخلاقی واضحی رو از اپیزود آخر سریال مشخص کرد، و دتس لایف! مگه همیشه تو زندگی واقعیمون یه ماجراییو که از سر میگذرونیم بالای سرمون یه ابر باز میشه"آره پس ازین واقعه مردم باید بیاموزند که فلان کنند و بهمان کنند که چنین نشود" نه! تو حتی نمیتونی 100در100 اتمام یه ماجرایی اعلام کنی، مث رابطه مدی و نیت، که مدی قلبا میخواست ازاون رابطه تاکسیک بیرون بیاد، ولی نشون داد که ترک یه یار سمی به این آسونیام نیس، تو هرلحظه، میتونی بزنی زیر تمام دلایل منطقیت و بازم کار احمقانه ات رو از سربگیری، حتی اگه دختر مستقل و قدرتمندی مثل مدی باشی. و نتیجه و رشد شخصیتی کاراکترا فقط تو یه اپیزود مشخص نمیشه، باید همشو مثل یه پازل کنارهم بزاری. rueدرواقع وابستگی به اون قرص ها رو هیچوقت کنار نذاشت، وابستگیشو از چندتا ماده مخدر به جولز تغییر داد. و نشون داد رابطه سمی اشکال متفاوتی داره، از یه طرف تیپیکال رابطه تاکسیکی رو میدیدیم که نیت مدی رو اشکارا ازار فیزیکی میداد، و از طرفی رابطه جولز و رو بود که پنهانی به روان هم اسیب میزدن و هیچکدوم ادم بدی نبودن. رو فشار زیاد مسئولیت رو به جولز تحمیل میکرد و جولز درمقابل به اون حس کنارگذاشته شدن و فراموش شدن میداد. و به خوبی نشون میداد که این دوتا اصلا از لحاظ روانی آماده رابطه نیستن و لازمه اول رابطه شونو با خودشون درست کنن و بعد محبت رو به دیگری بدن. دقیقا اتفاقیه برای cassieافتاد، امیدوارم سیزن دو نزنن خرابش کنن و بیشتر cassie رو نشون بدن که رو خودش فوکوس کرده و درگیر رابطه با یه ادم دیگه ای نشده. این سریال پرده ای از زندگی واقعیه.پایان باز و قضاوت با تماشاچی. چون حتی وقتی بعد از تموم کردن سریال میری و نقدها و نظرات افراد دیگه رو راجع بهش بررسی میکنن انتظار داری همون حس تورو نسبت به کاراکترا داشته باشن ولی قضاوت ها و دیدگاه ها و کاراکترهای موردعلاقه و موردتنفر افراد اونقدر باهم متفاوته که تورو به شک میندازه"یعنی ما یه سریال رو نگاه کردیم؟"و اینه قدرت یه خط داستانی فوق العاده.

Pin by Alexa Turner on HUNTER SCHAFER | Hopeless, Harry potter, I need you

you actually want more

یه چیزی که خیلی راجع به این سریال دوس داشتم، این بود که کاراکتر بی اهمیت نداشتیم و همشون به یه نحوی تاثیرگذار بودن. 

کاراکترایی مث فز و لکسی یا جیا نقش کمی داشتن ولی هرجا که مربوط بهشون بود آدم کنجکاو میشد که بیشتر راجع بهشون بدونه"بعضیا میگن سیزن دو قراره روی این کاراکترا بیشتر فوکوس کنه" و هیچوقت موقع دیدن گوشه ای از زنذگیشون نمیگفتی"خب به من چه:/" و دقیقا نمیشد گفت که کاراکتر اصلی rueبود چون که اون فقط راوی بود و اکثر کاراکترا به همون اندازه جالب بودن و حرفی برای گفتن داشتن. و خیلیییی سوالا رو تو ذهن آدم بی جواب میزارن که بیننده دلش میخواد این سریال ادامه دار باشه. مثلا ما هیچوقت نفهمیدیم که آیا وقتی لکسی از cassie پرسید چه جوری میشه آذما رو به دست آورد منظورش شخص خاصی بود؟ "اگه شخص خاصی ازنظرش بوده، من یکی از احتمالاتم rueهست ولی متاسفانه اصلا براش مناسب نیست به همون دلایل اماده نبودنش، و یه شخص دیگه مک کی، و ازنظرم جالب میشه اگه اون شخص مک کی باشه ازونجایی که قبلا با casdieبود و لکسی همیشه اون خواهر مثبت و باوجدان بوده، خیلی پلات میشه براش ساخت. ولی نمیدنم شایدم چون فقط لکسی و مک کی دوتاشون آرومن و تو حاشیه ان به هم نسبتشون دادم:/"

یا اینکه اون یکی برادر نیت جیکوب کی بود؟ چون تو قاب عکس خانوادگیشون سه تا برادر بودن، ولی تو داستان فقط به نیت و برادر بزرگترش اشاره شد و هیچ حرفی از برادر سوم زده نشد.

یا مدی نودای جولز رو پیدا کرد، و یه جورایی از ماجرای جولز سردراورد، قراره بااین اطلاعات چیکار کنه؟ 

یا چه بلایی سر rueاومد تو اپیزود آخر؟ براساس این نمادگرایی رومئو و جولیت، rueدر نقش رومئو قاعدتا باید اوردوز کرده باشه و مرده باشه، ولی ازون جایی که نشونش داد که باباش که مرده بود اونو بوسید و به عقب هلش داد، یعنی شاید نمرده هنوز؟ "و کلا خیلی کم پیش میاد همچین کاراکتر مهمی رو بکشن تو فیلما، پس احتمال زنده موندنش بیشتره از نظرم"

امیدوارم سیزن دومش به همین خوبی باشه. کلا نتفلیکس عادت داره همیشه🤡مون کنه سر سیزنای بعدی سریالا و کلا داستانا رو از طلایی به قهوه ای تغییررنگ بده، امیدوارم این اینجور نباشه.

thanks for comimg to my ted talk!

---------------------------

پ.ن: نمیدونم از بچه های اینجا کسی تو چنلم هست یا نه ولی من این نوشته رو چندوقت پیش گذاشتم چنلم.ببخشید دیگه:"/حیفم اومد اینجا نزارمش.البته یکم تغییرش دادم.صرفا برای حس نکردن سنگینی باز عذاب وجدان D:

پ.ن2: اینجور که اعلام کردن سیزن دوم یوفوریا یا دست کم چندقسمت ویژه دسامبر یا ژانویه میاد.ازهمین الان ذوق کردم و نمیتونم صبر کنم. از 1تا10 به این سریال چه نمره ای میدین؟

پ.ن3: بیشتر از همه باکدوم کاراکتر همزادپنداری کردین؟ و کاراکتر موردعلاقتون کدوم بود؟کاراکتری که ازش متنفر بودین چی؟ خودم فکرکنم بیشتر از همه از جولز خوشم میومد و وقتی ازکسی خوشم بیاد خودبه خود حس میکنم شبیهیم.ولی ازبس هرکی این سریال رو بهش معرفی کردم بعد از دیدن سریال بهم گفت"لنتی rue منو به طرز وحشتناکی یاد تو میندازه" پس فکر کنم تصویری که به جامعه ارائه دادم بیشتر متمایل به rueبوده. و از نیت جیکوب به شدت بیزارم و اصلا نمیتونم کسایی رو که کارای مزخرفش رو با traumaی بچگیش توجیه میکنن رو درک کنم. به قول رو "فاک نیت جیکوب" از اون پسره دنیل "اسمش رو دقیق یادم نمیاد" که cassieباهاش یه جورایی به مک کی خیانت کرد هم به شدت بدم میاد.ugly fuck boi.

 

  • وهکاو --

چالش+ یه کم گپ و گفت و یه سوال ازشما

The movie that paved the way for the meanest of girls with the darkest of hearts

hi hoez "میدونم دلتون برای این لفظ تنگ شده بود:))"

چالش ده سوال وبلاگی

۱. چی شد که به دنیای وبلاگ‌ها اومدی!؟ دوسال پیش یه پست گذاشتم و راجع بهش کمی توضیح دادم.من خیلی بچه بودم که وارد فضای بلاگ شدم"ششم دبستان"و متاسفانه هدف چندان فلسفی ای پشتش نبود.با چندتا از دوستام تو فضای غیرمجازی یه انجمن بچگونه راه انداخته بودیم و من هم برای اون انجمن وب زدم"انجمن بسخ-مخفف باحال های سوپر خفن"و توش از شیر شتر تا جون آدمیزاد پست میذاشتم.تقریبا تمام نوشته ها و اثراتی که از وبلاگ ها در اون سه سال اول از خودم به جا گذاشتم رو نابود کردم.بهتر که به نیستی پیوست چون هستی ای برای دیدن نداشت.

۲.هدفت از نوشتن وبلاگ چه بود و چه هست!؟ حس میکنم هنوز هدف اصلیمو پیدا نکردم.درواقع در پایان این پست سردرگمیمو باهاتون مفصل تر به اشتراک میذارم.صرفا خونده شدن توسط غریبه ها بهم حس جالبی میده.

۳. به نظرت چرا باید وبلاگ نوشت!؟ بایدش برای هرکسی فرق داره.خیلی ها هم اصلا بایدی ندارن دراین زمینه.

۴. به نظرت یه وبلاگ ایده آل چه مشخصاتی باید داشته باشه!؟اصلا مشخصاتی باید داشته باشه!؟ باید یه نویسنده ای پشت اون نوشته ها نشسته باشه که خودشو مسئول بدونه درقبال نوشته هاش و اثری که میتونه برروی دیدگاه یا عواطف خواننده هاش بزاره.بنده کمی هم ظاهرپسند هستم و زرق و برق های قالبی هم منو تحت تاثیر قرار میده.

۵. بیشتر کدوم موضوع رو در وبلاگ ها دوست داری!؟ بلاگ هایی که به من اطلاعات مفید و کاربردی میدن.و دیدگاه هاشون رو بدون جبهه گیری به اشتراک میذارن.خوبه که بدونی تو کله آدما بدون ترس چی میگذره.از روزمره نویسی با چاشنی آب و تاب هم خوشم میاد.

۶. نظرت راجع به سرویس های وبلاگ‌دهی چیه!؟و برای بهتر شدنشون چه پیشنهادهایی داری!؟ هنوز از دست میهن بلاگ ناراحتم چون جدا باهاش انس گرفته بودم اون همه سال.بیان فضای خوبی داره.ای کاش آهنگ خودکار گذاشتنش پولی نبود تا ما فقیرا هم بتونیم کلام جانمونو از طریق اصوات بابقیه به اشتراک بذاریم.
۷. نظرت راجع به محیط وبلاگ نویسی (افراد) چیه!؟و برای بهتر شدنشون چه پیشنهادهایی داری!؟
 اگه چیزی برای گفتن باشه همون لحظه میگم.تعارف نداریم که ما!توی بیان متاسفانه بومر زیاد دیدم "بومر یه اصطلاح هس که به امل های متعصب میگن که معمولا پیرن ولی چون رایج شده دیگه موقع نسبت دادنش به سن و سال طرف توجه نمیشه" به فن گرل های بلاگر هم یه پیشنهاد میدم.یکم لابه لای ذوق کردن برای فلان بازیگر یا دعوا با طرفدارای بند بغلی کمی هم بنویسید.

۸. ویژگی‌ای از بلاگری دیگه که دوست داشتین اون ویژگی رو داشته باشین. کسی رو اونقدر جذاب ندیدم اینجا که بخوام شبیهش باشم.و میشه گفت اشتراکات زیادی با بلاگرهای موردعلاقم دارم.پس شاید فقط  یه نارسیستم؟ فقط کمی حسودی میکنم به اکثر ادمای اینجا که انقدر زود باهم جفت و جور میشن و مارو از یاد میبرن.ای بابا...

۹. چندتا از لبخند هایی که در بلاگ بیان (و سرویس های دیگه) داشتید رو با ما در میان بذارید. یک نفر بود که ناشناس بامن توی وب میهن بلاگم صحبت میکرد و خیلی زیبا من رو توصیف می کرد.تعریف هایی که فکر نمی کردم کسی غیر خود ازخودشیفته ام به زبون بیاره.متاسفانه از یه جایی به بعد دیگه پیامی نداد."خوبی؟ اون گیاهت که نگرانش بودی آخر زنده موند یا نه؟"

۱۰. بدون تعارف ترین حرفتون با وبلاگ‌نویس ها چیه!؟ ای کاش یکم شبیه نوشته هاتون بودین.

(کسیو ندارم دعوت کنم.ای بابا.همه آدمایی که میشناختم زودتر ازمن دعوت شدن و انجامش دادن.ممنون از دینز که دعوتم کرد.)

چالش این من هستم

من کی هستم؟چهار تا حرف mbti؟ زودیاک ساینم؟ گرایشم؟ علاقه مند به کلاسیک و کتاب و انیمه؟چه طور قراره فقط تو پنج تا خط جا بشم وقتی خیلی از پنج تریلیارد خط زندگی کردم؟میدونستین که اگه اون نیروی برتری که تحت عنوان خدا میشناسیم بخواد میتونه کل جهان رو ته یه استکان جا بده؟ پس پنج تریلیارد میتونه پنج باشه.

فقط یه چیز رو راجع به خودم میدونم که" آدمی که چندخط پایانی این پست رو تایپ کرد میتونه اون آدمی که چندخط اول رو تایپ کرد نباشه." تو بهش میگی بی ثبات و من میگم منعطف در برابر تغییر. هرچند که از تغییر و تلاطم بیزارم.ولی زندگی نیست.زندگی عاشق چیدن استراتژی و غافلگیر کردن من و توعه. 

----------------------------

یکی پست قبلیم خصوصی داده بود که "ولی تو خیلی خوشبختی با این همه مشکلاتی که نوشتی.توهمین وبلاگ و فضای مجازیم کلی دوست و رفیق داری." نتونستم اونجا جوابش بدم چون خصوصی داده بود و کاربر بیان نبود که جوابم براش ارسال شه. پس:

جالبه که همچین تصوری ازم داری چون واقعا حس نمیکنم عده زیادی اینجا منو دوست خودشون بدونن یا شخصی که مشتاق باشن جدا از چندتا کلمه توی دنیای غیرمجازی ملاقاتش کنن.بااینکه خیلی از کاربرای اینجا به سن و سال من هستن.من صرفا آدمیم که خوندنش برای وقت کشی لذت بخش هست برای بعضیا.حس نمیکنم کسی حس "واییییی وهکاو عزیزممم .ای تف تو این جبرجغرافیایی !ای کاش میدیدمت و میچلوندمت" نسبت به من داشته باشه. با یه سری پست های این چندوقت اخیر "اگه فلانی رو تو واقعیت میدیدی..." به یقین رسیدم.اینو نمیگم که بزنین زیر حرفتون و ازاین قصه ها.صرفا واقعیته و ترحمی جایز نیست.

چه خبرا؟ چندوقتی بود که حرف نزده بودم.شاید چون که اینجا دیگه بهم اون حس سابق رو نمیداد.یادمه قبلا تا چیزی میشد زود به وبم پناه میبردم و مینوشتم.نوشته هایی که خیلی وقت ها به پشیمونی ختم میشد و بعد چندوقت و ریختن حیا و آبرو پاک میشد.

حدس بزنین چی؟ من دلم برای اون آبروریزی ها و کامنتای هیت یا صمیمانه ای که دریافت میکردم تنگ شده.ولی وبلاگم رو الان بیشتر دوست دارم.چون حس میکنم مطالبی میزارم که از قبل روشون فکرشده و ارزش خوندن دارن. و اینکه کلی آشنا از دنیای واقعی" بله من هم غیر ازاین صفحه چنداینچی زندگی دارم" بلاگمو پیدا کردن.و میل به خونده شدن دارم.به خاطر همین دوست ندارم وبم رو با مطالب زرد و بی ارزش پرکنم و دوست دارم افراد وقتی به وبم سر میزنن به فکر فرو برن یا حس خوب و برانگیخته ای داشته باشن.ولی پس حس خوب من چی؟

شاید بگید "ای بابا!این همه حرف مفت میزنی کافر,هنوز تمام نشده؟" بنده درحال حاضر غیر ازاین بلاگ یک چنل در تلگرام,صفحه توییتر "با آیدی whcaww" ,و یک صفحه اینستاگرام دارم که البته چندوقتی هست رهایش کرده ام به امان خدا!

ولی راحت نیستم که اونجاها هرچیزیو بگم.چون که اون آدما قابلیت اینو دارن که به خاطرم نگران یا ناراحت یا...شن و واقعا کاری بکنن در راستای این احساسشون. شایدهم واقعا اهمیتی ندن.ولی من راحت نیستم.ازطرفی میدونم اکثرتون نیومدین منو اینجا دنبال کنین و به مزخرفات ناشی از هورمون های نوجوانیم گوش بدین.سوال دارم ازتون:

یه وب دیگه بزنم و مطالب زردمو اونجا بزارم؟ و اینکه آیا وقتی من یه وب دیگه باهمین پنل بزنم مطالب اون بلاگمم برای شمایی که این وبمو دنبال کردین میاد؟چون مطالب شما برای من میاد.

آدرسش اینه : http://dramaqueen.blog.ir/

هنوز چیزی نگفتم. درواقع اونجا برای خودم قرار نیست حدی در نظر بگیرم و از اسم بلاگ هم پیداست چه افکار شومی پشتش خوابیده.

------------------

پ.ن: به زودی یه پست پروپیمون میزارم.نگران نباشین. "حضار: از کی تاحالا انقدر خودتو تحویل میگیری وهکاو؟"

پ.ن2: چرا انقدر بعضی آدمای توییتر گنگشون بالاست و جذابن<-ـ

  • وهکاو --

I overthink overthinking.

Logic will get you from A to B. Imagination will take you everywhere
علایقم کلاسیک بود و افکارم نو. نتونستم پیش اونا احساس تعلق کنم.
پس نوشتم.
Designed By Erfan Powered by Bayan