tomboy-

See the source image
See the source image
های گایز
اول ع همه اریگاتو گازایماس!مرس از هم اسم بامعرفتم رریتی پای که وبمو تبلیغ کرد
و مرسی ک سرزدین0ـ0اصا بم انگیز دادینا
و باعث شدید یسری وبای بسی عسمی رو بیابم(ایول!من فک میکردم فوق وبا وب فیلم باشه)
خب دگ بریم سر موضوع امروز:تامبوی!
اول ع همه تامبوی ینی چی؟
tomboy is a girl who exhibits characteristics or behaviors considered typical of a boy,[1][2]including wearing masculine clothing and engaging in games and activities that are physical in nature and are considered in many cultures to be unfeminine or the domain of boys
-ینی تامبوی دختریه که استایل وبیشدر سبک رفتاراش جوریه که معمولا تو جامعه بعنوان کارهای پسرونه شناخته میشه.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
-خب من ی تامبوی هسدم و برا فهمیدن این موضوع راه درازی رو طی کردم و بهای سنگینی رو دادم.
بزار یکم فلش بک بزنم ب عقب...و اینجایی استپ کنم که سعی داشدم خودمو از شر اون موگیرهای نکبتی که مامانم ب کلم زده بود خلاص کنم
بزار اینجا استپ کنم که زور میزدم از شر دستبندها و گردنبندهای مزخرف دخترونه ای ک دورمو گرفده بودن خلاص شم و استفراغ نفرتمو روشون بالا نیارم
اونجا استب کنم که از دیدم پاهای خودم تو دامن چندشم میشد و دیوونه تیشرتای مشکی و تیره بودم
اونجا استپ کنم ک کارتون سیندرلا رو بااکراه نگا میکردم و کارتون تارزان و انیمیشن فوتبالیستها و لاکپشتهای نینجا رو باعلاقه!
اونجایی ک اسطوره هام اون پرنسسای مزخرف و افاده ای دیزنی نبودن ک بابوسه شاهزاده به زندگی برمیگشتن و تو دامن و میون فرشته ها میرقصیدن
اونجایی ک گوشامو سوراخ نکردم و هنوزم بالجاجت تمام گوشام سوراخ نیسد و فک کنم اخرین دختری باشم ک گوشاش سوراخ نیس
اونجایی ک روانی فوتبال و شمشیربازی بودم.دلم میخاست بجنگم
و بزار رو دوران مهدکودک استپ کنم...با تیشرت راه راه سبز موردعلاقم و شلوارک گشاد جین...کیفمو تکون تکون میدادم..کلمو با موهایی ک بالاخره مامانمو راضی کرده بودم بودم کوتاشون کنه تکون تکون میدادم و شعرهارو باریتم میخوندم
بهترین رفیقم ی پسری ب اسم آرین بود.ی پسر شروشیطون و کله نارنجی
هیچ دختری تو لیست رفیقام نبود.لیست رفیقام پر دانیال و ارین و سروش و...بود...و ی دختر ب اسم سارا!ک خیلی دوسدش داشدم
کسی بود ک از دنیای دخترونه یکم بم اخبار میداد
بغیر اون دختر دیگه ای نبود
اینجور نبود ک ادم پسربازی بودم...تو خوابم نمیدونسم عشق چی چیه؟؟میشه خوردش یا شوتش کرد؟
اینجور بود که پسرا وقدی وحشیانه توپو شوت میکردم یا ازلای خاک باغچه ی کرم میکشیدم بیرون و نصفش میکردم یا وقدی ک بلند داد میزدم جوری نگام نمکردن ک انگار از ی سیاره دگ اومدم و چرا بااولین پرواز سفینه ام برنمگردم سیاره ی خودم؟
برعکس باعلاقه بام بازی میکردن و خیلیم خوش میگذشت وقدی موقعی ک مربی سعی داشد بهمون نقاشی یاد بده یهو یکیمون داد میزد جنگ!
و یهو میپریدیم رو میز و صندلیارو میزدیم رو سروکله هم!
اون دورانم گذشت و من وارد دبستان شدم
جایی که پسر و دختر رو جدا میکردن و یکدفعه زندگی من شد پر از دخترایی ک باید باشون سروکله میزدم
و اونجا بود ک بزرگترین درسای زندگیو گرفدم
وقتایی ک بنظرشون موجود عجیبی بودم
وقتایی ک کسی منو تو جمعش راه نمیداد
دقایقی ک سرم رو میزم بود و ثانیه ها رو حساب میکردم تا زودتر اون زنگ تخمی بصدا دربیاد.
دوسایی ک بدست اوردم و سریع از دسش دادم
وقتایی که با پسرای مدرسه که تاوقدی سوم بودم اونجا بود مدرسشون بیشدر رفیق بودم تا دخترا
وقتایی ک تو خاله بازیاشون همیشه بابا میشدم(و بعد یمدت واقعا دگ نمخاسدم باشم)
وقتایی ک باهم صورتی ست میکردن و من سرتاپا مشکی میپوشدم مث زندگی تاریکم
تاجایی ک تصمیم گرفدم ب نصیحت مامانم گوش بدم و همرنگ جماعت شم
موهامو بلند کردم و چتریای بامزه جلوش گذاشدم و البت موهای من خ خوشگل بودن هرجا میرفدم همش تعریف موهای من بود
پرپشت.خوشرنگ.خوش حالت ...طوریکه وقدی میرفدم ارایشگاه کوتا کنم نگهشون میداش برا مومصنوعی میگفد حیفه
بگذریم موهام اخرین چیزیه ک میخام باش پز بدم چون سرش خ دردسر کشیدم
هیچوقت با دامنای گل گلی کنار نیومدم...ولی دس کم تلاش خودمو کردم...موهامو دادم مامانم گیس کنه ساپورت و تونیک میپوشیدم مث این دختر خارجیا شلوارک پیرهنای رنگی و شیک
میرفدم اسکواش
و تو ورزشگاه بانگاهی پرحسرت ب دخترای نوجوونی نگا میکردم با موهای پسرونه و تیشرت و شلوار جینای تیرشون...فوتبال بازی میکردن معمولا
و بعضا هم کاراته
بالاخره سیزده سالم شد...حالا دورم پر ادم بود و خیلیا منو میسندیدن.وقدی مودبانه پذیرایی میکردم. تو جشنا دستامو باعشوه تکون میدادم و قرمیدادم
دخترا دگ بزرگتر شده بودن و عاقلتر!بالاخره داش کله هاشون اون همه دیالوگای پرنسسی رو فراموش میکرد و استایل خودشونو محتاطانه پیدا میکردن(دس کم بیشترشون)
و یروز...تو اینه بخودم نگا کردم.این چیزی بود ک میخاسدم؟مهسایی ک میخاسدم این بود؟
مطلبی راجب ترنسا خونده بودم و فک میکردم ک ترنسم ولی یجورایی جور درنمیومد
اخه من جسممو دوس داشدم!دلم نمخاس بجای مهسا علی صدام بزنن یا دلم نمخاس دگ این صدای نازک دوس داشتنی رو نشنوم وقتی داره اواز میخونه
جسم و پوست ظریفمو دوس داشدم وقدی ک تو حموم اروم رو گودی کمرم دست میکشیدم و انگار روحیه ام درتلاطم بود.
از همه چی بدم میومد!بیشدر همه ع خودم.
و بالاخره با تامبوی اشنا شدم و بالاخره فهمیدم که کی ام و چی ام.
تو اینه ب خودم زل زدم.کش موهامو دراوردم...دستبند ابیمو دراوردم و گذاشدم مچم نفش بکشه.
باوجود همه سروصداها و حرفا و حدیثا رفدم و موهامو پسرونه کوتاه کردم و اتفاقا ب صورت گرد و گونه های زاویه دارمم میومد
اولش سخت بود.وقدی ک بعضی دخدرای فامیل منو نشون میدادن و تو گوش هم پچ پچ میکردن:دوجنسس؟
وقدی ک خیلیا سربسرم میزاشدن ک الان دگ دوتا پسر تو خونمون داریم
وقدایی ک با مامانم بحث و جدل بود و حتی مامانمم بم گف:دوجنسهی منحرف!
ولی من کوتاه نیومدم.
اوایل همش تو غار خودم..نوشته میشنوشتمو هدفون اهنگای غمگین ...کلاهمو رو سرم میکشیدم و استینای سوییشرتمو با انگشتام میگرفدم و روتختم عین ی جسد گندیده بودم
ولی الان ب خیلی چیزا رسیدم
دگ میرم فوتبال...برا خودم تتو موقت میزنم...ب اهنگای راک گوش میدم و باشون عربده میکشم...و کلی دوس دارم!
با پسرا فوتبال بازی میکنم و خ خوش میگذره
و خانوادم دگ بام کنار اومدن
داداشم پشتمه و حمایتم میکنه بدجووور...بابامم معمولا حمایت میکنه...مامانمم...کنار اومده هرچن که هنوزم حسرت ی دخترزیبا با دامنای رنگی و موهای بلند ک دس در دسش باش میره خرید رو میتونم از تو نگاها و حرفاش بخونم
ولی هنوز دوسم داره...زیاد!
 و این بود جریان من!
فلا چار ماهه موهام کوتاه نکردم میخام بزارم تا اخر تابستون خوب ک بلند شد مدل شلوغ بزنم یکم سیختر
ازونایی ک راک استارا میزنن
خب اینم استایل و تینیجر لایف من!
خواسدم بگم هرچی ک هسین بخاطرش بجنگین و بش افتخار کنین
و لاو یور سلف!سلف لاو ایز د بست مای بچز!
پ.ن:استایلتون چیه؟مینیمالیست تامبوی گوت یا...؟
پ.ن2:بهترین دوس مهدکتون کیبود؟
 
 

 

  • وهکاو --

بهترین دوستم تو مهد کودک یه پسره بود ، ارسطو . همیشه باهاش فوتبال بازی می کردم :)) هعی .... دقیقا منم اصلا نمی تونستم با این دخترای چندش مدرسه مون که همش افاده می اومدن کنار بیام . بین خودمون باشه هنوزم حالم ازشون بهم میخوره . 

من کل بچگیم با پسرا سپری شد . یادمه یبار بچه که بودیم یه پسره زد بستنیم افتاد زمین بعد منم یه مشت محکم حواله ی صورتش کردم . فرداش مامانش اومده به مامانم گفت : دختر وحشی تو از کدوم باغ وحش آوردی؟ باورت نمیشه با شنیدن این جمله چه حس خفن طوری بهم دست داد 

XDخوشبختانه دوروبر من دخترا که بزرگ شدن سرعقل اومدن از دنیای پرنسسی اومدن بیرون و الان باهاشون خیلی کنار میام.
ما با پسرا تفریحی کشتی میگرفتیم تو مهدکودک.انقد صفا میداد

من به طرز عجیبی از بیشتر استایلایی که می‎بینم خوشم می‎آد:|

مثلا استایل تامبوی رو به اندازه این پیرهنای رنگی رنگی که با جوراب شلواری می‎پوشن دوست دارم^-^

یا لباسایی که Freddie Mercury می‎پوشید رو اندازه لباسای Marilyn Monroe می‎پسندم^-^

ولی استایل خودم اینه: برو تو مغازه، اولین چیزی رو که می‎تونی بگیر و بیا بیرون._.

 

 

 

+لاکپشتای نینجاااااااااااااااا*----------------*

xDمنم تامبوی لایف استایل رو بیشتر ازسر گشادیت انتخاب کردم
+
مایککیییییی*_*

یه ذره هم خود محور و بی فکر بود جولز-_-

خودمحوریشو دوس داشتم

وای خدا نکنه این دو تا بهم برسن@_@

ولی دیگه از جولزم اونقد خوشم نمیاد

دوستش دارم ولی یه جاهایی واقعن داشت میرفت رو مخم از اون ادماییه که زارت و زورت حوصلشون از همه چی سر میره و همش دوس دارن با این و اون رابطه داشته باشن

دیگه ازش خوشم نمیاد چون خاطره بدی دارم از اینجور ادما

نمیخوام به رو هم برسه اون باید یکم رابطشو با خودش و خونوادش بهتر کنه بعد... تازه جولزم نصف اون دوستش نداره اخلاقشونم بهم نمیخوره

با تنها کسی که شیپش میکنم لکسیه

شایعه شده لکسی عاشق روعه امیدوارم به خاطر این نباشه که تنها دوستش رو بوده و چون کسی رو تداشته عاشق اون شده چون حس میکنم مث رو یکم تنهاس:/

راجب همون لکسیم زیاد چیزی معلوم نیس اصن مشخص نیس این از به فاک رفتن تو فصل دیگه در امان بمونه یا نه اخلاقشم زیاد مشخص نیس

نه خب اخه جولز هم خیلی دوره سختیو گذرونده بوو، به نظرم واقعا ادم خوبی بود ولی تو دوره بدی سروکلش تو زندگی رو پیدا شده بوو، وگرنه خ بهم میومدن:( فقط دوتاشون خ فاکداپ بودن
فصل دو گفتن قراره بیشتر راجع به لکسی باشه تا فصل یک
زیاد شیپ نمیکنمشون به عنوان را، ولی فرندشیپ خوبی دارن

این هیترا هم بیخیالشون شو کسایی که اونقد ترسوئن یه اسمشونم نمیتونن بگن و انتقاد درستی بکنن ارزش نداره جدی گرفتن خودشون و حرفاشون تو خیلی بهتر از اونی که بخوای ذهنت درگیرشون باشه

درمورد اون فامیلاتم ژنت مهم نیس مهم افکارته که بویی از اونا نبرده:)

پستتم حرف دل خیلیاس و احتیاجی به رمز دار کردنش نبود

خودکشی هم واقعا راهش نیس دنیا به ادمایی مث تو نیاز داره:)

اصلا شبیه نیت نیستی(ازش متنفرم) خود رو هم مشکل مدیریت خشم داشت یکم مدی هم داشت

راستی من یادم رفت چرا نیت با جولز اون کارارو میکرد حافظم داره به فاک میره 

نمیدونم،من حس میکنم بااینکه نیت ترنس فوبیا و هموفوبیا داش ولی از جولز خوشش اومده بود:/هرچن که امیدوارم بهم نرسن جولز خیلی لیاقتش بیشتر این حرفاس

فقط یه چیزی بگم به نظرم درس نیست که تو پستت از کسی یه پست اشتباه گذاشته اسم مث رفیق نیمه راه یا تو اون پست ال جی بی تی کامنتارو نشون دادی زیاد خوب نیست 

خب دیگه پستمم رمزدار بود
درمورد اون ال جی بی تی اون یارو اومده بود و تو وب خودش که همه میبینم و اگه بیشتر از وب من مخاطب نداشته باشه کمترم نیس پست گذاشته بود و بعد اونم سه تا پست راجع به من با ذکر اسم و فامیلم گذاشت ://پس فرقی نداره اینو در شرایطی میشد بگی ک اونا خصگصی یه چیزیو به من گفته بودن و من جار زده بودم

یادته میگفت کس دخمل شیرازیو بخورم

این میتونه بگه طرف شیرازی نیست

یا یکی از اطرافیانته که مهاجرت کرده به شیراز یا یکی از هیترای مجازیته

xD وای خدا سر اون کلی جر خوردم

یه چیزی بگم؟

اونایی که پشت سرهم فحش میدادن فک کنم یه نفر  بودن مجازی چون فک نکنم همچین بیتربیتایی دور و برت داشته باشی معمولا ادمایی که از واقعیتمیشناسی اینجوری فحش نمیدن

تو مجازی دشمن به خصوصی  داشتی یا داری؟

نمیدونم واقعا همه جور ادمی دیدم
خبرم ندارم در حدی نیس که بشه دشمن، شده دهن به دهن بشم با کسی ولی اینجور نبوده که دشمنم شن

مرسی^^

اون سایته نگفته بود بذارین تو یخچال واسه همین بهش نمیچسبید:/

فقط روغن زیاد میخواد حروم نمیشه؟اون سایته یه جوری داشت میگفت که معمولی سرخش کنیم هرچند این که عمقش بیشتر باشه بندازی توش بهتره راس میگی

ن دگ مجبوری یکمشو بریزی، باید روغنش زیاد باشه، من برا که دگ خیلی حروم نشه توش سیب زمینیامم سرخ کردم

یه سوال 

تو داشتی کورن داگ درست میکردی چیکار کردی سسش کامل بهش بچسبه دورشو خوب بگیره

بعد این که میخواستی سرخش کنی چیکار کردی

من از رو یه سایت درست کردم نه از رو اینستا یا یوتیوب نه فیلم داشت نه عکس نه هیچی من دستورشو مو به مو اجرا کردم ولی بد شد:(

مثلا نمیدونستم رو تابه چطوری سرخش کنم سسشم ازش جدا شد🤣

من از یه ویدیویی تو یوتیوب درست کرد باید زیاد بپیچونیش
اینجوری من درست کردم:
اول دو و نیم فنجون ارد رو با دوقاشق چایخوری نمک، دوقاشق غذا خوری بیکینگ پودر ،ی فنجان شیر و دوتا تخم مرغ مخلوط میکنی و هم میزنی تا یه حالت کرمی پیدا کنه، بعد میریزیش تو لیوان و برا بیس مین میزاریش تو یخچال، سوسیساتو میزنی رو خلال، بعد میگنی تو این مایعه ، خلاله رو فرو میکنی تو لیوان میچرخونیش تا بچسبه به سوسبس، بعد میزنیش تو پودر سوخاری ، این بین من دوتاشم سیب زمینی کوچیک کوچیک خرد کردم بش چسبوندم، بعد روغنو داغ میکنی،میریزیش تو روغنه، بعد حواست باشه هرچن وخ بچرخونیش همه جاش بپزه، بعدشم با انبرک درش میاری و دگ تمام


 نمد شایدم سلیقه گسترده ای دارم نه بحران هویت

اره

از لباسایی که شبیه استایل بوهو یا هیپی هستن خوشم میاد

استایل دارک اکادمیا هم جذابه ولی به لباسایی که من میپوشم نمیاد با این حال دوستش دارم کلا

رنگای پاستلی هم دوس دارم

استایل mori هم خیلی کیوته^_^

بحران هویت دارم کلا

بچه که بودم از چیزای دخترونه و صورتی خیلی خوشم میومد اواخر کودکیم یه حالت نیمه تامبوی پیدا کردم اوایل نوجونیمم یادم نیس

اسم دوست مهدکودکم پرنیان بود:)

من دوست زیاد داشتم ولی همش پسر بودن، ولی یه دختر موفرفری بسی کیوت باهام دوس بود هیچوقت نفهمیدم چرا
منم خ ترکیبیم، ولی اگه بخوای میانگین بگیری اکثرا تامبوی طوره.
هیپی عشق است. 

و مامانمم اصلا آرزوش دختری مثل من نیست

دخترونه نمیپوشم اخه.. سیاه و پسرونست. فقط گلش سافته

مهم نی
مامانای اکثرامون همینن
میبینی خلقت خدارو؟

هیی منم هیچوقت دستبند تو دستم نموند *ولی کلیشونو داشتم* . گردنبند هم. بعدش شدم کسی ک مامانم میخواست ولی..خب من نبودم و ازون موقع ها متنفرم و واقعا حالم بهم میخوره.
من خودمو پیدا کردم توی گل و رنگ ها و قطرات بارونی که یزمان ازش متنفر بودم.
خودمو پیدا کردم توی شلوار های جین و توی آهنگایی که حتی ممکنه اسمشم نشنیده باشن بقیه.
هیچوقت نگفتم ب خودم ترنس، مثل تو بهش فکر کردم و حتی دقیقا مثل تو تو حموم روی گودی کمرم و موهام دست کشیدم.
من تام بوی نیستم.. ولی استایلای دیگه هم نه. استایل خودمو دارم. عاشق اینم که یه گل بزارم لای موهام و عاشق لباساییم ک آستینشون بلنده و یا هودین..ولی خب گرانج و تامبلر نه. سعی نمیکنم کیوت باشم، فقط خودمم.

کوول،هرچن احتمالا من مامانم ارزوش یود احتمالا استایلم مث تو باشه

یادمه موهات نسبتا کوتاه بود جلوشم همیشه چتری بود.اون اوایلم که کلا پسرونه بود.من اون اولا که هنوز باهات دوست نشده بودم یادمه فک میکردم پسر تشریف داری

ب این میگن big dick energy:))

استایل خاصی ندارم هرچی دوس داشتم میپوشم.بهترین دوستای مهدکودکمم تو و یه پسره ای به اسم ارین بودین.به به اسم من اینجام هست که.

دانیال اینجا دانیال همه جا
بنظرت ارین کجاس الان؟؟؟اصا من یا تورو یادشه؟یا فقط ما حافظمون بطرز تخماتیکی قویه

اوه خب پستت یه جورایی دقیقا حکایت من بود ._.
پ.ن1:استایل اصلیم تامبوی(یه مشت سبک مغز هنوزم واسه اینکه میگن تو ترنسی رو مخمن ولی مهم نیست فقط میتونم بگم شات اپ:/)..اما گاهی با توجه به فازم استایلای دیگه رو هم امتحان میکنم و اینطور نیست ک فقط تامبوی باشم
پ.ن2:شخصی به نام سینا.-. عخی یادش ب خیر دوران طفولیت چقدر شر بودیم=|

منم خ شر بودم بچگی یادش بخیر
اره منم میش گف بیس استایلام تامبوی
ولی بعضی وقتا یهو بسرم میزنه پانک شم یا گرانج یا ازینا

پانک چیه؟:/

بعدا ی پست در مورد استایلا میزارم
ولی میتونی ت گوگل سرچچ کنی punk aesthetic برات میاره عکساشونو

منکه یه چیز عجیب غریبی هستم:|
از پرنسس ها و اینا بدم میاد
روحیه ام خشنه
جسم ام رو دوست دارم
از پسرا متنفرم
لباسام هم دخترونه هم پسرونه
صورتی رو چون یاندره ها موهاشون صورتیه دوست دارم
مشکی و قرمز رو دوست دارم
موی کوتاه دوست دارم مو بلند ام دوست دارم
هم دوستای دختر دارم هم پسر:|
عاشق گردن بند و دست بند ام البته ازینایی که روشون جمجمه هست یا کلید و کلا چیزای دارک
چیزای رنگی رنگی ام دوست دارم
از عروسک بازی خوشم نمیاد عاشق رزمی ام
هم رو دخترا هم پسرا کراش میزنم
عروسک دوست دارم
عاشق سلاح و چاقو و ایناام
و...
من الان تو کدوم گروه ام؟
در کنار روحیه خشن وحشی ام هستم مثلا دعواهای من و دوستم مثل پسراست با مشت و لگد همدیگرو مثل ... میزنیم(اینجوری نیست که اروم بزنیم یجوری میزنیم تا چند روز مفاصل تیر بکشه تو شکم و صورت و فکر و لای پا و ... ضربه های سنگین میزنیم:|)(دختر ام هستیم)
عاشق خون و کشتن و چیزای دارک و ترسناک ام هستم

خب تو صد در صد پانکی
میشه گف تقریبا همه خصوصیاتشونو داری!

وای اونجا که بهت میگن دوجنسه اونجا که بهت میگن دوجنسهه
خب من تقریبا همه استایلا رو امتحان میکنم استایل مشخص ندارم که بگم همیشه خدا ادگی تیپ میزنم یا پانک یا تامبوی با توجه به مودم انتخاب میکنم. و تنها استایلی که باهاش کنار نمیام بیبی گرله .ولی خب بیشتر وینتیج تیپ میزنم
یه بار قرار بود بریم اردو و خب شبش دوستام اومده بودن خونمون و قرار بود برای اردو و لباسای هم تو خونه ما برنامه بریزیم ،من لباسای گشاد پسرونه رو دوست دارم و لباسای تاناکورا رو بیشتر از اون برای همین پسرخالم که خیلی بزرگتره ازم لباساشو میده به من
به اصرار دوستام من اون روز برخلاف اینکه میدونستم بچه ها همینطوری برای اینکه فوتبال دنبال میکنم بهم میگه غیر عادی ،تامبوی تیپ زدم . و تنها چیزی که بهم نسبت داده شد دوجنسه بود! من از دوجنسه ها بدم نمیاد چرا حمایتشونم میکنم ولی احساس میکردم بین چندتا بیچ گیر افتادم که فرق استایل و جنسیت ادمو نمیتونستن تشخیص بدن

دقیقا،ما پنجشنبه هم عروسی دعوت شدیم
دوباره هم زنا بم چپ چپ نگا میکنن هم مردا

pants 4 life :|

استایلم رو نمیدونم واقعا استایله یا نه. من عاشق شلوارک یا همون شورت جین ام. یا هر شورتی از اون مدل. یا مثلا این کراپ تاپها ک با شورت میپوشن. اره استایل هست ولی خب بعد از اینکه متوجه شدم هرچه قدر هم زور بزنم حتی جلو بابابزرگم اجازه ندارم اونجوری ک دوست دارم بپوشم بیخیالش شدم

عجبز
اشکال نداره بزرگ شدی مثلا سن قانونیو رد کردی دگ اجازت دس خودت
من دخترخاله هام انقد بشون گیر میدادن همش با روسری و حجابای دهه شصتی بودن
الان دیگ از بیست و دو ب بالا ک رسیدن ی تیپای میزنن://#
راسی فک کنم استایلت تامبلری هس ک الانم خ رومده مخصوصا تو خارج این استایل بیشدر خلاقیتیه

عههه منم میرم دهمم

یه چیزی...این فوق العادست که تو خودت تام بویی. ینی فقط برا این تام بوی نشدی که مده و همه خوششون میاد و شاخ بازیه. جدیدا زیاد شده دیدی؟ واقعا خیلی خیلی خیلی خوب و باحاله. واقعا اگه از قبل میشناختمت بهت افتخار میکردم=| البته شاید هم میشناختمت. من پنج سال تو نت بودم ولی خب الان هیچکیو یادم نیس جز کیانا پرویزی=|||

 اره الان از درودیوار تامبوی میریزه بیرون:/ژیلتمو ک میزنم ب دیوار بجا ک پشم از ژیلت بزنه بیرون تامبوی از دیوار گیریزه

من برعکس وقتی بچه بودم زیادی دختر بودم. ینی واقعا دیوونه ی باربی بازی و پرنسسا و این حرفا بودم.

ولی الان واقعا حاظرم بمیرم ولی باربی رو جلو چشمم نبینم=| بعد از این دخترا ک زیاددی دخترن متنفررررررررررممممم

منم خیلیییی جا خوردم وقتی اومدم نت و دیدم چنین وبایی هستن... میدونی اخه اخرین خاطره ای ک از نت داشتم وبای پونی و کدفروشی و مسابقه و کشور و اینا بود. حس میکنم دارم مثل این فیلما که زمین نابود شده و ملت رفتن مثلا مریخ زندگی کنن ولی یه چند نفری توی غار رو زمین دارن زندگی میکنن ، زندگی میکنم.. دقیقا ی همچنین حسیه

میشه بگی الان چند سالته؟ خیلی اعصابم خورد میشه وقتی نمیدونم کی چند سالشه

من مهدکودکو یادم نیست حتی اسمشو یا ...هیچی ازش یادم نیست چ انتظارایی داریا

عجبز
من فقد ی سالگیمو یادم نی
دگ از دوسال ب بعد یادمه

ماهم میبردی دوتایی بیشتر خوش میگذشتا

تو حموم دستتو به کمر خودت میکشیدی؟

خیلییییی شجاعی ک تونستی هنجار ها رو بشکنی...کاشکی خانواده من هم کمی کنار میومدن با چیزایی که خوشم میاد...

من هیچوقت نتونستم استایلی که دوست دارمو داشته باشم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

I overthink overthinking.

Logic will get you from A to B. Imagination will take you everywhere
علایقم کلاسیک بود و افکارم نو. نتونستم پیش اونا احساس تعلق کنم.
پس نوشتم.
Designed By Erfan Powered by Bayan