انقدر توی جریان زندگی غرق شدم که پاک فراموش کنم یک زمانی یک فایل نوشته رو با کلمات کثیف میکردم و توی وبلاگم منتشر میکردم. شاید خیلی از شماها بچه تر ازین حرفا باشین و به خاطر نیارین که چندسال پیش میهن بلاگ منهدم شد و بلاگ نویس هایی مثل من به بیان کوچ کردن و تلاش کردن اینجا هم خاطره بسازن.

به هرحال,فراموشش کرده باشم یا نه,سوشال مدیا اونقدر پیشرفته شده باشه که پنل ابتدایی وبلاگ در مقابل بسترهایی مثل توییتر یا تلگرام بیهوده به نظر برسه,نمیتونم اینو انکار کنم که اولین بستر فعالیت من در فضای مجازی بود. اولین دوستیها و ارتباطات مجازی رو اینجا تجربه کردم و با افکار متفاوتی آشنا شدم.

دیروز که در چنل یکی از دوستانی که از همینجا پیدا کردم متوجه تعطیلی بیان شدم, نه ناراحت شدم نه شگفت زده و نه عصبی,دلتنگ شدم. دلتنگ اون شخصیتی که از از دست دادن میترسید. میگن وقتی از چیزی بترسی زندگی اونقدر با اون ترس درگیرت میکنه که یا به ترست خاتمه بدی یا زندگی. و متاسفانه من زندگی رو انتخاب کردم.

طی این سالها انقدر از من گرفته شد که بفهمم نباید تو این دنیا چیزی رو متعلق به خودت دونست.

یاد میگیری مسیریو که با کسی شروع کردی تنها بری, یاد میگیری قولا از شیشه شکستی ترن. یاد میگیری اونقدر روی قهر و لجبازی با بهترین دوستت پافشاری نکنی که شب قبل امتحانت با خبر خودکشیش به پایان برسه. یاد میگیری کسی که روی تخم چشمات جا داشت میتونه در عرض یک بعدازظهر بارونی ازش بیفته. یاد میگیری مسیر پرواز کلاغ هایی که لقمه نون پنیرتو دزدیدن رو دنبال کنی و یاد میگیری زندگی مثل یک کودک بازیگوش و پرانرژیه که منتظر پاهای شکسته نمیمونه.

این روزها میرم دانشگاه و با دوستان جدیدم شیر کاکائو و معینی پور میخوریم. سردبیر نشریه دفتر مطالعات راهبردی دارویی شدم و روی مقاله ای درمورد گیاهان دارویی کار میکنم. هنوز هم از سایت های غیرقانونی با تبلیغات مستهجن انیمه میبینم و در کنارش بافتنی میکنم. تا الان دوتا شالگردن بافتم -یکیش با طرح چندتا گربه و یکی نوار فیلم- و دوتا کیف- یکی به شکل پنجه گربه و دیگری یه توت بگ با طرح رودریک هفلی- و الان دارم روی کلاه اسپایدرمنم کار میکنم. هر از گاهی زیادی به فکر فرو میرم ولی به جای پنهان کردن بغض در گوشه حموم و بازی دادن تیغ ژیلت روی ساعد دستم خودارضایی میکنم.

دلم برای نوشتن تنگ شده بود.

از تو چه خبر؟

------------------------------

پ.ن: این پست توسط معینی پور اسپانسر نشده است.