اقا من با کمک این متون زیبایت توناستم به جنسیت و گرایشم پی ببرم، من نان باینری ام و اندروسکشوال ~*_*~
در جواب "نمد"
والا مووی هم هست. فیلم تو مدیا هم خوبه. تا جایی که من میدونم سان سو ر نمیکنن
سلام جایی رو میشناسی بدون سانسور بشه ازش چیز دانلود کرذ؟
من نمیگم رابطشون استاد شاگردیه!! چون چیزی فراتر از این حرفاس!
ببین، از روز ازل که ادم وجود داشته این گرایش ها هم بوده... اما هیچ جا گفته نشده که مولانا راطبه یا حتی عشقی به شمس داشته!
توی شعرای مولانا ، شمس استعاره از خداس!
همونطور که مولانا میگه: شمس من و خدا ی من!
مولانا میگه من با شمس خدا رو شناختم! اعتراف میکنه که تا قبل از اشنایی با شمس هیچی از زندگی نمیدونسته و حالا باید تا اونجا که میشه شاگردیه شمس رو بکنه... شمس هم ادمی بوده که دوست داشته دانششو به رخ بکشه... و فن بیانش حتی از طرف کسایی که بهش میتوپن هم تحسین شده!
مولانا هم مسحور همون لحن و فن بیان بوده!
درمورد صفحه *راجع جنسیت ها...*
ببین مولانا و شمس حرف شون کاملا جداس! نمیخوام جبهه بگیرم مقابلت یا مثلا فکر کنی الان با حالت دعوا اومدم! خیلی دوستانه میخوام بیای با هم حرف بزنیم تا نظرتو درموردشون عوض کنم!
ماجرای اشنایی مولانا و شمس رو میدونی؟
درست میگی حق با توئه
ولی خب سعی کن برات نرمال
باشه این قضایا، خفن کردن با استفاده
از ادبیات و نوشته که کلا تو رگای یه
تینجر هست. خیلی عادیه
البته بزرگ ترم که بشی بازم هست XD
ولی خب بهرحال ( !It is what it is)
من اینطور از صحبتات برداشت کردم که انسان‌هایی که
یک سری عقایدی خاصی دارن و دائما از این عقاید
حرف می‌زنن، در صورت تعامل با مخالفان همین افکار خودشون
باید رفتار متفاوت تر از اینی که دارن، داشته باشن،
تا اینکه باهاشون مثل سایر افراد رفتار کنن؟ این بود صحبتات آره؟
اما ببین صراحت و قاطعیت توی تینیجر و یا جوون مدرن امروزی،
بالاخص تو ایران داره با کاسته شده اعتماد به نفس، کم کم
از بین میره.
دلایلی مثل بودن توی محیط بسته و کشور سانسور کننده ای
مثل ایران باعث بروز یک نوع راحتی و آزادی بیان در مجازی
میشه پس در نتیجه اون شخص به راحتی می‌تونه تو مجازی حرف از گرفتن
حق و به قولا آزادی بزنه.
در صورتیکه همون شخص در واقیعت، صدسال هم که بگذره
نمی‌تونه راجع به آزادی حرف بزنه! تو زندگی واقعی
یک بار هم نمی‌ره حقشو بگیره، از آزادی حمایت نمیکنه!
چرا؟! جواب سادس. چون می‌ترسه! و از کمبود اعتماد بنفس
رنج می‌بره! اما یحتمل خودش خبر نداره.
نه که من همش تو ایالات مخالف آمریکا می‌چرخمو
بارهای جدید رو امتحان میکنم... b:
و راجع به حرف بدون تعارفت به وبلاگ نویسا
باید بگم که: افکار و رفتار انسان‌ها در بیشتر اوقات
در تناقضه! ما فراموش می‌کنیم آدم‌ها فقط می‌تونن رفتارهای مارو
ببینن! نه موضوعاتی رو که وقت و بی‌وقت بهشون فکر می‌کنیم، بنابر‌این
از یک جهاتی، جلوه ی یک فرد (دو رو) رو پیدا می‌کنیم.
همه ما با توجه به اعمال فردیمون، قضاوت میشیم و بازخورد دریافت می‌کنیم..
حتی معیار سنجش ما، همین اخلاق‌ها و رفتارهای ماست. نه افکار فلسفی‌ای که ما
به عنوان یه تینیجر داریم. D#
و نوشته هم که مستقیما حاصل افکار و نیاته. پس در نتیجه
تفاوت وافری تو نوشته ها و اعمال واقعی دیده میشه!
امیدوارم حرفام سر و ته کافی رو داشته باشه.
از اونجایی که موسیقی از نوع سافت هم می‌پسندی
Between The Bars از Elliott Smith رو گوش بده
متشکرم از اینکه اونقدر ارزش قائلی که هم ری‌اکشن نشون
میدی و از اون بهتر، موسیقی هم پیشنهاد میدی:]
باید به لیریک موسیقی از جانب خودم نگاه کنم
و یا بخشی از کلامی بدونم که داره از زبونت خارج
میشه و یا بخشی از رشته‌های فکری که تو ذهنت
جریان داره؟!
همممم پیش بسوی موسیقی معرفی شده از جانب وهکاو..
وی اشتباه می‌کند. احتمالا آن چیزی
که از کامش می‌ریزد، (عسل) است.
Don't say it, there are
too many people that
spend their time on
your website! & you
know, time is like gold
`~`!to us
اوری دی اند اوری سکند چک میکردم وبتو(- -
نمیخوای پست بذاری وهکاو؟؟؟شیرین عسل، چشمام خشک شده به بلاگت :د
تنها درونگرای خونواده بودن داغونه.مامانم خیلی درک میکنه که من و دیبا اصلا نمیتونیم بریم تو جمع ولی بابام همه‌ش یا خانواده‌شو دعوت میکنه یا ما رو مجبور میکنه بریم خونه‌شون.چند وقت پیش که بهش گفتیم خیلی اذیت میشیم،بحثمون شد و تهش به این ختم شد که من و دیبا مشکل داریم که به قول بابام "اجتماعی" نیستیم.
آره دیگه.. خیلی افتضاحه.
راستی دین و اعتقاداتت چیه؟
من خودم بعد از سه سال گمراه بودن و دست و پنجه نرم کردن با عذاب روانی (xD) تصمیم گرفتم آتئیست باشم و اسلامو بندازم تو جوب و کلا به هیچ چیز اعتقاد نداشته باشم چون بر این باورم که اعتقاداتی که ریشه در عقلانیت نداشته باشن فقط از حقیقت دورت میکنن و تصمیم گرفتم زندگیمو بر اساس دروغ نسازم یا حداقل به خودم دروغ نگم چون هیچوقت نتونستم سرمو بندازم پایین و دروغ قبول کنم. حالا شایدم بگی دنیا پر از نشانه است و اینکه خدا رو قبول نداری غیر عقلانیه ولی شاید حرف تو درست باشه ولی این نظر منه و با مدرک صد در صدی نمیتونم هیچ چیزیو بپذیرم کلا مدلمه.
دین اسلام هم که کلا بحثش جداست یه مشت اراجیفه که از همون بچگی تو گوشمون فرو میکنن و تو مدرسه ها شست و شوی مغزی میدنمون. نمیدونن با این کارشون چه اسیب روحی ای به ادم وارد میشه وقتی خودش با چشمای باز به دور و اطرافش نگاه میکنه و میبینه خود قرانی که کل نو جوونی و بچگیاشو فکر میکرد مقدسه و هر بار دستش بود بوسش میکرد میذاشت سر جاش، پر از تناقضه و اون الله ای که توصیفش میکنن عدالتش تبعیضه از هر نوعی و انگار فقط منتظره بنده هاشو تو جهنم عذاب بده، یا مثلا اون محمدی که تو مراسمای مدرسه باید واسش گریه میکردی چه آدم زن باز و شیادی و قاتلی بوده.
در هر صورت نظر هر کس محترمه. من مثل اون آدمای مذهبی متعصبی که با شنیدن حرفام می پرن بهم و جاهل و نادون و کافر و حیوون خطابم میکردن قضاوت بی جا نمیکنم. هر کسی لیاقت اینو داره که واسه زندگی خودش و فقط خودش تصمیم بگیره و سعی نکنه اعتقادات خودشو فرو کنه تو حلق مردم که متاسفانه دینی که ما گرفتارش شدیم روش کارش همینه.
خلاصه نمیدونم، اینا همه خودش یه جور اعتقادن البته xD
میدونم تو هم جوری هستی که به حقیقت و انسانیت تمایل داری خواستم نظرتو بدونم. اگرم نمیخوای تو وبت از اینجور بحثا زده بشه که میتونی کامنتمو حذف کنی.
من موهامو کوتاه کنم literally پسر میشم با اینکه از جنس مذکر بیزاررررمxD دوستم میگفت حس میکنم دوس پسرمی... -__-
نه تو داری خودتو دست کم میگیری..به احتمال زیاد.
خیلیا همونم انجام نمیدن :)
اها اره خب توی فضای مجازی همه دل و جرئت پیدا میکنن اون روشون هم مشخص میشه هیپوکریت های یابو. (دلم پره خیلی)
اها xD منم خیلی شبیه پسرام ولی مامانم مجبورم میکنه موهامو بلند کنم. اها نه منظورم اخطاریه به خود راننده هه بود.
اره انگار هممون تو یه مردابی گیر کردیم هر چی بیشتر پا بزنیم و تقلا کنیم ازش درآیم بیشتر فرو میریم، فکر میکنی نسلای جدیدتر بهتر باشن ولی بعد همونطور که خودت گفتی این روند اینقدر کند پیش میره تو کشورمون که فکر نکنم مایی که اینجاییم تا اخر عمرمون شاهد همچین تغییری باشیم. واقعا بعضی مردم خیلی خرافاتی و بی عقلن آدم دلش میخواد شوتشون کنه از جو زمین خارج شن با همون مضخرفاتشون برن مریخ البته حیف مریخ.
البته من به تو خیلی امید دارم میدونم خودتم داری، حس میکنم یه تغییری ایجاد خواهی کرد.
اعصابم خرد بود گفتم بیام اینجا بهت کامنت بدم.(یه جورایی وبت بهم احساس ارامش میده به عنوان یه دختر)
تو میری بیرون چجوری میگردی؟ یعنی حجابت در چه حده؟ من خودم معمولیم.
وای امروز با مامانم تو تاکسی بودیم من جلو نشسته بودم تا مامانم زیر افتاب سرخ نشه :| بعد چون شب قبلش نخوابیده بودم چشام هی می رفت، شالم افتاد. بعد یهو دیدم مرده به مامانم اشاره کرد که شالمو درست کنه از پشت :|
اینقدر خجالت کشیدم که نگو :| بعد یارو توضیح داد که اره با دوربین میگیرن بعد اخطاریه اخلاقی و از این جور چرت و پرتا میفرستن واسم. منم بقیه مسیر فقط جلو خودمو گرفتم نزنم زیر گریه.
خلاصه کل روز اعصابم داغون بود، امیدوارم یه روز این حجاب اجباری فاکینگی برداشته شه نسلای بعدی اینقدر اذیت نشن.
اون چالشارو ول کردی دیگه کلن؟
رمزززز:))))
روز 8 احیانا نگفته بودی که صدا میشنوی تو سرت یا خواب دیده بودم؟
با توجه به این که میگی شکوفه هام لهه گفتم من فک میکنم برات سال خوبی میشه:)
خوش به حالت ولی من ۱۶ سالگی خوبی نداشتم
منم هم از کتاب کاغذی خیلی خوشم میاد هم از درختا خوشم میاد:((
هنوز یه نور امیدی هست: کتابخونه^________^
من خودم به جز کتابخونه مدرسه از کتابخونه دیگه ای کتاب نگرفتم:)))
ایشالا بعد کرونا:)
+
ولی من احساس میکنم امسال سال خوبیه
گوز (با لحن جدی)
چالش 30 روز شرح حال نویسی-روز چهارم-فکت دوم (آدرس خونمونم انقد قشنگ نمیدمXD) :
صیم با این تفاوت ک 1.چشم چپم بهتر میبینه ولی جدیدا عینکی شدم×~× 2.فقط تظاهر میکنم دنیا ب چپمه در صورتی ک نیس اتفاقا واس خ چیزای الکی کلی حرص میخورم و اصولا مهارتم از کاه کوه ساختنه:| بیا ب منم یاد بده بی خیالیو=~=
فکت 6 و 7(ب جز تیپ شخصیتی) و 10 هم یکی هسیم ._.
فکت3:با ای بوک ریدر هم اوکی نیسی؟ چون منم این مشکلو داشتم حتی ریدینگ مود گوشیم جواب نمیداد ولی از وقتی ای بوک ریدر خریدم تا الان ب ندرت کتاب کاغذی خریدم ینی فقط کتابای شعر و ی سری چیزای خاصی رو اصرار دارم اصلشو بگیرم|': هایلایت و یادداشت و اینا رو هم میشه باهاش انجام داد اصا مزایاشو نیاز نیس بگم دگ خودت میدونی پس بیا آشتی کن با کتابای آنلاینD: تااازه درختا هم عاشقت میشنD=
تولدتم مبارک:)
حس میکنم داری شکوفه میکنی:)
یه روزه ادم شکوفه نمیکنه پس تولد ادم یه دوره هست نه یه روز^_^
میخوام عذاب وجدان نگیرم که دیر تبریک گفتم:)))
سلام^_^
وهکاو خیلی خوب بود ص جانبی جدیدت! من که تو اینجور چیزا خیلی خنگ بودم و کم اطلاغات داشتم واقعا خیلی چیزا فمیدم الان:)))
چون خیلی توشون سر رشته ندارم نمیتونم نظر خاصی بدم ولی برای یکی مث من خیلی مفید بود^^!
راجب صفحه جدیدی ک تو وبت گذاشتی خب نظرم اینه ک خ مفیده و اگ بعدا خواستی از صفحات جانبی برش داری ب عنوان ی پست بذارش ک بمونه، مطلب مفیدیه^^
راجب چن تا جاشم خیلیییی ریزبینانه:/چن تا نکته کشیدم بیرون ک بعد سر فرصت تحقیق میکنم و شاید باهات ح زدم راجبشون فعلا بیخی
+راجب فریدا من فیلمشو دیده بودم فقط زجر کشیدم تا تموم شد:| کل فیلم همش ب روابطش پرداخته بود دیگ یکم زیادی پرداخته بود حالم ب هم خورد هی میزدم جلو اخرم ک تموم شد پاکش کردم ی نفس عمیق کشیدم نمیدونم چرا نمیتونم هیچ صحنه ای رو تحمل کنم حتی تو فیلما واقعیت ک دیگ..XD شاید ی مشکلی دارم:/
این صفحه جانبی جدیدت خیلی باحالهههه!
فرستادم برا بچه ها گرایششونو کشف کننD:
البته ی دوست آسکشوال داشتما ولی خب
+
تو بیو ها چی بزنم مثلا ک بفهمن دخترم؟
باور کن قصد نداشتم پیم بدم این دوستم کرم داش:(((خودشم عاخرش گف ببخشید کرمم گرفته بود اه-___-
باور کن دیگه نمیخاسم بهش پیم بدم :(
اه من نمیدونستم دوستم میرینه به همچی:(
هوووف
وای مهسا ببین یه راه حلی دری که بپیچونیش
نمیخوام ببشتر ازین پیشش کوچیک شم:| یه چی بگو لدفااا
واااا چرا گفتی منم عی خدااااا-___- بع دیگ چیزی نگف؟؟ بگو یاسی نبوده، لطفا نمیخام بیشتر ازین عابروم برح:/
خو بجز تو کس دیگه ای رو نمیشناختم ک دوس اسپوفر باشه عح:(
باو من کاری نداشتم:/ به دوستم آیدیشو دادم فقط برام عکسای پروفایلشو بفرسته گفت بهش پیم بدم بعد بهش سلام کرد منم که دیدم گند زده گفتم بگو دوست مهساعم بعد بدتر ریید:|| باورکن تقصیر من نبود دوستم رید
عاااا شت ریدم
هیییچ
چی بت گفت و تو چی گفتی؟
مهسااا مهساااا
سلام خوبی؟
اگ اسپوفر اومد پی ویت سوالی کرد چیزی نگوعاا
مرسییی
گرچه هنوز ب مرحله نقد کردن نرسیدم همینطوری نظراتم و میگم شاید ب کسی کمک کرد :)
اخ اخ اره دستبنده پاره شد خیلی غم انگیز بود
عه. بلاخره اومدی بیان توعم! تبریک*^*
